-
سانای هم زیباست؟
پنجشنبه 3 شهریورماه سال 1384 00:50
سانای دختر ناز ۳ ماهه تبریزی هم واقعآ زیباست!!! مثل بهار میگویند سانای در ترکی به معنای آتیش پاره هست. خدا کنه که اینطوری باشه!!!
-
تو بهاری
شنبه 20 فروردینماه سال 1384 12:05
خویش را باور کن هیچکس جز تو نخواهد آمد هیچکس بر در این خانه نخواهد کوبید شعله روشن این خانه تو باید باشی هیچکس چون تو نخواهد تابید ...سرو آزاده این باغ تو باید باشی هیچکس چون تو نخواهد روئید باز کن پنجره صبح آمده است در این خانه رخوت بگشای باز هم منتظری؟! هیچکس بر در این خانه نخواهد کوبید و نمی گوید برخیز ؛که صبح آمده...
-
گل سرخی این بار
پنجشنبه 11 فروردینماه سال 1384 18:24
گل سرخی این بار گونه ات حال شقایق دارد. و فلق می شکفد، زیر آسودگی چشمانت. نه هراسی، نه سرابی، گل سرخی این بار، و رفیقی که ببخشد به زمین برکت دست ترا. تو دل سرخت را، بگذاری سر هر شاخه ی خشک و نهالی بنشانی که گلش، رنگی از عشق به چشمم بزند. من دلم را به تو می بخشم، ولب تشنگیم دل شادان ترا می نوشد. نه هراسی، نه سرابی، گل...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 10 فروردینماه سال 1384 15:33
در خاکستری ترین بندرِ جهان خانه کرده باشی و پوستت از آفتاب پنج دری هنوز سرخ و زرد و آبی با بازارِ روز بادبانهایش را گشوده است بویِ مرده ی دریا از دکّه هایِ چوبین در مشامِ آشپزخانه هایِ چاق و رنگارنگ کودکِ ازیادرفته میانِ این همه باسن هر پنج در را بی بی چفت کرده است و قامتِ تو دستت را از لابه لایِ کیسه های بادکرده ی...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 10 فروردینماه سال 1384 15:32
سگ در کنار آتش است و چوبدستی، تنها چشم ها ’پ ر دودند لبها ’پر سخن و اشباح، سرگردان فردا به جنگل میرویم با چوبدستی در دست برای دیدن آبشار ۲ چوبدستی مرا نسوزانید جنگل ’پر از هیمه است من هم آتش را دوست دارم با خندهی جرقهها و رقص شعلهاش چوبدستی من کجاست؟ میروم که هیزم بیاورم
-
دانی من کیستم؟
چهارشنبه 10 فروردینماه سال 1384 15:19
یادگار روزها و شب های وصل؟ اتصالی با جهان بی کران؟ اتفاق کوچه های تنگ شهر؟ التماس روزهای زرد رنگ؟ یا غرور بی بدیل سبز و گرم؟ *** خاطرات نورهای بی فروغ؟ یا کلامی زشت و بی رنگ و درنگ؟ من لباسم بر تن افکار پوچ؟ من توانم بر عصای روزگار؟ من که خاکم نیست از بدو وجود؟؟؟ من نه آنم که مرا آن شمرید یا که او را از تبارم شمرید ما...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 8 فروردینماه سال 1384 23:11
امروز، روز جهانی دواندن ریشه ی اندیشه در مغز است. بهار، این روز را به من تبریک بگو. بهار، یادت هست وقتی که گفتی: زندگی را باید در پرتقال های پوسیده ی پای درختان دید...؟ اکنون من پرتقالی پوسیده زیر درخت زندگانی هستم. روز جهانی دواندن ریشه ی اندیشه در مغز را به من تبریک بگو و هنگامی که قطره اشکی خونین گوشه ی چشمانم دیدی...
-
سلام بر نوروز
پنجشنبه 4 فروردینماه سال 1384 15:49
رتبه ای ابدی نیم بند بنده را چگونه از یاد میبری زنگولهء پای تابوت پدربزرگ یادت هست؟ (نه!... گاهی خیال حمالان سواحل فنیقیه را لابه لای جملات از متن رمیده دنبال میکنم راستی کسی مانع نعل کردن یابوی فراری نیست قال قائله را به دندان آسیاب باید کند فرو میرود مداد و این دفتر بی صفحه شکاف میخورد شکی به این شکایت بی نفس نیست...
-
بهار همیشه زیباست
پنجشنبه 4 فروردینماه سال 1384 11:18
بهار و بهاره ها همیشه زیبایند. صبور باش رفیقم، بهار قصد تو دارد بهار در سفرش ، رو به شهر تو دارد، به سرزمین خزانی اگر که پا بگذارد، اگرکه خسته شود زیر تیغ گزمه ی سرما، هجوم باد اگر دامنش بدراند، صبور باش رفیقم، بهار قصد تو دارد. صبور باش و نگاه از ستیغ کوه مگردان ببین که صبح، چه سان سرکشد ز قله ی البرز، ببین که رود،...